ʕ•ᴥ•ʔ دخمل ها ʕ•ᴥ•ʔ
او رفـ ـت و من در حسـ ـ ـرت نـ ـگاهی پر راز مانـ ــدم ماندم تا بیـ ـاید و پاسـ ـخ دهد چرا ؟
چـ ـرا تنـ ـهایم گذاشت و در حسـ ـرت پرسـ ـیدن این سـ ـوال هم مانـ ـدم !
برچسبها:
کابوس نبودنت تلخ است
نمیدانی چه میکشم از این انتظار
هر که میگذرد بر انتظارم پوزخندی میزند
قسم بخور که اینبار بازآیی...
تا پایان انتظار را به همه نشان دهم...!
برچسبها:
این روزها گویی مرده ام
نه کسی حالم را می پرسد
نه کسی برایم لبخند میزند
نه کسی مرا می بیند
تو بیا و بگو مرده ام یا زنده ؟؟!!!
برچسبها:
برف می بارد
و ظاهرم همچون باطنم پریشان است
و من می اندیشم تو کی باز خواهی گشت ؟!
آمدنت آنقدر طول می کشد که
می ترسم در همین جاده بی تو جان دهم...!!
برچسبها:
باران ببارد یا نبارد …!
چتر داشته باشم یا نداشته باشم …
پائیز باشد یا نباشد …
هیچ کدام برایم فرقی ندارد …
من از تمام رمانتیک های آبــَکی خسته شده ام..!
برچسبها:
تو مرا نادیده بگیر …
و من …
بدنم روز به روز کبود تر می شود …
از بس …
خودم را میزنم ،
به نفهمی …!!!
برچسبها:
هرزگے مختص بـــﮧ تـטּ فروشے نیست
ربطے بـﮧ جنسیت هم نـבاره
همیــטּ ڪﮧ از اعتماב ڪسے
همیــטּ ڪﮧ بــﮧ בروغ بگے בوستت בارم … هرزه اے
همیــטּ ڪﮧ خیانت ڪنے … هرزه اے
اگــﮧ میخواے تــטּ فروشے بڪنے
صاحب اختیار بـבنتے
اما هرزگے نڪــטּ چوטּ
برچسبها: